کد مطلب:259427 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

سامرا پیش از مهاجرت میرزای بزرگ شیرازی
آن روزها با وجود آستان قدس عسكریین علیهماالسلام و با آن همه پیشینه ی تاریخی و... سرزمین سامرا به بوته ی فراموشی سپرده شده بود و تنها به عنوان یك شهر تاریخی و كهن، اسمی از آن مطرح بود و بس.

شهری كه روزگاری سه امام معصوم علیهم السلام را در برداشت و اسمش زینت بخش محافل محدثان و فقیهان بزرگ گشته و شهرتش زمین و زمان را در نوردیده بود، آن روزها جز نام از آن خبری نبود، سرزمینی كه در گذشته ی درخشان خود با نام «ناحیه ی مقدسه»



[ صفحه 280]



اسمش ورد زبان ها بود و كوچه عسكرش كوی دلدادگان و آزادگان، و كعبه ی كمال جویان و حقیقت طلبان گردیده بود و همیشه چشم ها از هر سوی و دیار به آنجا دوخته و همه منتظر كه تازه چه خبر یا حدیث و روایتی از آن شهر بزرگ خواهد رسید و...

با وجود این همه پیشینه پاك و تابناك، آن روزها از سامرای قدیم صحبتی در میان نبود و دیگر سامرا را كسی ناحیه ی مقدسه نمی خواند، بلكه شهری در دست اغیار اسیر بود. حریم مقدس عسكریین علیهماالسلام خراب آباد گدایان و سیه بختان شده بود، چنان كه گدای سامرا در زبان ها مثل گشت و مشكل می شد كسی یافت كه از این همه غربت و غم، قصه ای در دل نداشته باشد. غبار این غربت چشم های شیعیان را آزار می داد تا این كه سید جلیلی از فقیهان نامدار، قیام كرد و با هجرت خویش از نجف به سامرا شهر را دوباره احیا كرد و غبار غربت از گنبد ملكوتی عسكریین علیهماالسلام زدود و دیده ی دیده وران را معطوف آن آستان مقدس ساخت و به پاس این بزرگداشت چه توفیق های بزرگی كه خدا رفیقش ساخت، چنان كه نام میرزای بزرگ شیرازی جاودانه شد و یادش تا ابد زنده و پایدار ماند.



هر آن كه جانب اهل خدا نگه دارد

خداش در همه حال از بلا نگه دارد



حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

كه آشنا سخن نگه دارد [1] .

میرزای بزرگ كه به حق مجدد مذهب نامیده شده است و همیشه دل به سوی حضرت دوست داشت و خود را جز غلام خانه زاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی دانست. دیار دلدار را خانه ی خویش ساخت، در حقیقت او نبود كه به سوی سامرا می شتافت، بلكه دل پاك و ضمیر روشن و آیینه زلال درونش بود كه او را به كوی دلبر می كشید و بر خلاف كوته نظرانی كه این كار را برای او ضایع كردن خویش می دانستند. او فكری دیگر و عشقی برتر و بالاتر از این حرف ها داشت.



[ صفحه 281]



آنهایی كه در دایره ی تنگ و تاریك مقام جویی و ریاست طلبی بودند نمی توانستند این هجرت میرزا را بفهمند و مجبور بودند كه بگویند: آقا چرا نجف را ترك می كنید اینجا باشید برای شما بهتر است، حوزه ی نجف بزرگ است و شما را بزرگ می كند، چرا حوزه ی به این بزرگی را ترك می كنید و به سامرا می روید، شهری كه بیشتر مردمش سنی مذهب اند و از این قبیل مقوله ها.

اما میرزای بزرگ، كه دلش با مهر مهدی (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) مهد نور و فضیلت، خانه خیر و خلوص بود، در سر سودای عشق داشت و بس. و نمی توانست آستان قدس عسكریین علیهماالسلام و ناحیه ی مقدسه را در غربت ببیند و آرام نشیند، تنها به راه افتاد و دیار دوست را در پیش گرفت و رفت. رفت كه معتكف دیار دلبر گردد و در سایه ی این اعتكاف، اشتیاق دل را به وصالش برساند تا بتواند در سایه سار الطاف حضرت عسكریین علیهماالسلام و مولا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فلك را سقف بشكافد و طرحی نو دراندازد.

در خصوص سامرای پیش از میرزا رحمه الله و تأثیر این هجرت در ساختار اجتماعی و فرهنگی آن شهر، چنین می نویسند:

ورود میرزا به دیار عسكریین علیهماالسلام، به آن حیات علمی و فرهنگی بخشید و روح تازه ای در كالبد این شهر غریب و مظلوم، دمید، قبل از آن، سامرا در انحصار اهل سنت بود. میدانی بود برای رقابت عشایر و تعصبات قبایل. شیعه و زوار امامان امنیت نداشتند و جوار حضرت امام هادی و امام حسن عسكری علیهماالسلام با فرهنگ شیعی و علوم آن بیگانه بود. آمدن میرزا سبب شد كه این شهر از الطاف الهی بهرمند شود و جویباری عظیم، از نهر جاری حوزه و میراث عظیم آن، در این شهر جریان یابد. طلاب گروه گروه از اقطار عالم اسلام برای كسب دانش به سرزمین مقدس عسكریین علیهماالسلام سرازیر شدند. محافل علمی و مدارس آیات در آن بر پا شد تا جایی كه به گفته ی مرحوم حرزالدین:

«هجرت به سامرا در ایام میرزا، در عرض هجرت به نجف معمول شد و تدریس دروس مقدمات و علوم عالی، علاوه بر درس میرزا، فراوان شد».



[ صفحه 282]



به تعبیر تذكره نویس و مورخ بزرگ شیعی، مرحوم سید محسن امین:

«انتقل المركز العلمی الیها علی عهد المیرزا سید محمد حسن الشیرازی».

در ایام میرزا مركز علمی به سامرا انتقال یافت، در نتیجه، سامرا به پرورش گاه بزرگان علم و ادب و حدیث و فلسفه تبدیل شد.

«فقد كانت سامراء یومئذ مركزا علمیا ربی العباقرة و زعماء العلم و خرج النوابغ و أساطین الدین».

سامرا به مركزی علمی و فرهنگی تبدیل شد كه نوابغ بزرگ و بزرگان دانش را تربیت كرده و نوابغ و استوانه های دین از آن فارغ التحصیل شدند [2] .


[1] ديوان خواجه حافظ شيرازي: ص 83.

[2] مجله ي حوزه: شماره ي 51، ص 84 به بعد.